برتری های دین اسلام(6)
متنی که اینک می آید، ششمین قسمت پاسخ به سئوالی است که راجع به وجوه برتری اسلام بر ادیان دیگر با تکیه بر آیات قرآن، از اینجانب پرسیده شده بود. در قسمت های قبلی، سهله و سمحه بودن شریعت اسلام، تکثرگرایی اسلام، مبارزه با خرافه ها و مبارزه با سنت های باطل سخن، ابتنای دین اسلام بر فطرت و اخلاق و عدالت گفته شد. آنچه در این قسمت از آن سخن می رود، تأکید اسلام بر مسئولیت اجتماعی، نفی ستمگری و ستم پذیری و مبارزه با ثروت اندوزی است.
2. 8. تأکید اسلام بر مسئولیت اجتماعی
اسلام تأکید دارد که افراد در قبال دیگران و جامعه تعهد و مسئولیت داشته باشند. یکی از توصیه های قرآنی دعوت به کارهای نیک و پسندیده و بازداشتن از کارهای بد و ناپسند است؛ چنان که آمده است:
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل عمران، 104)
و باید از میان شما، گروهى، [مردم را] به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند، و آنان همان رستگارانند.
البته این بدان معنا نیست که این صفت به دین اسلام اختصاص دارد. در ادیان دیگر نیز ممکن است، باشد؛ چنان که در قرآن راجع به اهل کتاب آمده است:
لَیْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ یَتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آناءَ اللَّیْلِ وَ هُمْ یَسْجُدُونَ * یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ أُولئِکَ مِنَ الصَّالِحینَ * وَ ما یَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَلَنْ یُکْفَرُوهُ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِالْمُتَّقینَ (آل عمران، 113-115)
[ولى همه آنان] یکسان نیستند. از میان اهل کتاب، گروهى درستکردارند که آیات الهى را در دل شب مى خوانند و سر به سجده مى نهند. به خدا و روز قیامت ایمان دارند و به کار پسندیده فرمان مىدهند و از کار ناپسند باز مى دارند و در کارهاى نیک شتاب مىکنند و آنان از شایستگانند و هر کار نیکى انجام دهند، هرگز درباره آن ناسپاسى نبینند، و خداوند به [حال] تقواپیشگان داناست.
در قرآن در خصوص افرادی که در مکه تحت ستم سران قریش به سر می بردند، آمده است:
وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً (نساء، 75)
و چرا شما در راه خدا [و در راه نجاتِ] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمى جنگید؟ همانان که مى گویند: «پروردگارا، ما را از این شهرى که مردمش ستم پیشه اند بیرون ببر، و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده، و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما.»
نیز درباره مسئولیت ثروتمندان نسبت به افراد فقیر در قرآن آمده است:
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (بقره، 177)
نیکوکارى آن نیست که روى خود را به سوى مشرق و [یا] مغرب بگردانید، بلکه نیکى آن است که کسى به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب [آسمانى] و پیامبران ایمان آوَرَد، و مال [خود] را با وجودِ دوست داشتنش، به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و در [راهِ آزاد کردن] بندگان بدهد، و نماز را برپاى دارد، و زکات را بدهد، و آنان که چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند و در سختى و زیان، و به هنگام جنگ شکیبایانند آنانند کسانى که راست گفته اند، و آنان همان پرهیزگارانند.
رسول خدا(ص) درباره مسئولیت افراد نسبت به همدیگر فرمود:
مثل المؤمنین فی توادهم وتعاطفهم وتراحمهم مثل الجسد إذا اشتکى منه شئ تداعى له سائر الجسد بالسهر والحمى(مسند احمد، 4/ 270)
مثل مؤمنان در دوستی و مهربانی و دلسوزی نسبت به یکدیگر مثل جسم است که هرگاه بخشی از آن گلایه کند(به درد آید)، سایر بخش های آن هم با او همنوایی می کنند.
نیز آن حضرت فرمود که هر کسی نسبت به زیردستش مسئولیت دارد. متن سخن ایشان چنین است:
کلکم راع و کلکم مسؤول فالأمیر الذی على الناس راع و هو مسؤول عن رعیته والرجل راع على أهل بیته وهو مسؤول و المرأة راعیة على بیت زوجها وهی مسؤولة والعبد راع على مال سیده وهو مسؤول ألا فکلکم راع وکلکم مسؤول (همان، 2/ 5)
هر یک از مراعات کننده است و هر یک از شما نسبت به زیردستش مسئول است؛ از این رو، امیر مراعات کننده مردم و نسبت به آنان مسئول است. مرد نیز مراعات کننده خانواده اش و نسبت به آنان مسئول است و زن نیز مراعات کننده خانه شوهرش و نسبت به آن مسئول است و برده هم مراعات کننده مال اربابش و نسبت به آن مسئول است. بدانید که همه شما مراعات کننده و مسئول زیردست خود هستید.
البته نصح و خیرخواهی امری همگانی اعم از حاکمان و توده مردم است؛ چنانکه آن حضرت فرمود که اساساً دین جز خیرخواهی برای حاکمان و توده مردم نیست. تمیم داری آورده است:
قال رسول الله: إنما الدین النصیحة إنما الدین النصیحة إنما الدین النصیحة فقیل لمن یا رسول الله قال لله و لکتابه و لرسوله ولائمة المؤمنین و عامتهم (السنن الکبری للبیهقی، 8/ 163)
رسول خدا(ص) فرمود: دین جز خیرخواهی نیست. دین جز خیرخواهی نیست. دین جز خیرخواهی نیست. پرسیدند: ای رسول خدا خیرخواهی برای چه چیزهایی؟ پاسخ داد: برای خدا و برای کتابش و برای رسولش و برای حاکمان مؤمنان و عموم آنان.
2. 9. نقی ستمگری و ستم پذیری
اسلام نه ستمگری را می پذیرد و ستم پذیری را. در آیاتی از قرآن، ضمن این که از رباخواری نهی شده و اظهار گردیده است که نباید از طریق رباخواری به مردم ستم شود، از تباهی سرمایه افراد نیز نهی شده و اظهار گردیده است که باید اصل سرمایه رباخوار به او برگردد:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ * فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ * وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره، 278-280)
اى کسانى که ایمان آورده اید، از خدا پروا کنید و اگر مؤمنید، آنچه از ربا باقى مانده است واگذارید و اگر [چنین] نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وى، برخاسته اید و اگر توبه کنید، سرمایه هاى شما از خودتان است. نه ستم مى کنید و نه ستم مى بینید و اگر [بدهکارتان] تنگدست باشد، پس تا [هنگام] گشایش، مهلتى [به او دهید] و [اگر به راستى قدرت پرداخت ندارد،] بخشیدن آن براى شما بهتر است- اگر بدانید.
در آیاتی از قرآن، ضمن آن که صفات چندی برای مؤمنان بیان می شود، یکی از صفاتی که یاد می شود، این است که مؤمنان یاور ستمدیدگان است:
وَ الَّذینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ * وَ الَّذینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَیْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ * وَ الَّذینَ إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنْتَصِرُونَ * وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ * وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِکَ ما عَلَیْهِمْ مِنْ سَبیلٍ * إِنَّمَا السَّبیلُ عَلَى الَّذینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ * وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (شوری، 37-43)
و کسانى که از گناهان بزرگ و زشتکاری ها خود را به دور مى دارند و چون به خشم در مى آیند در مى گذرند و کسانى که [نداى] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا کرده اند و کارشان در میانشان با مشورت است و از آنچه روزیشان داده ایم انفاق مى کنند و کسانى که چون ستم بر ایشان رسد، یارى مىجویند [و به انتقام برمى خیزند] و جزاى بدى، مانند آن، بدى است. پس هر که درگذرد و نیکوکارى کند، پاداش او بر [عهده] خداست. به راستى او ستمگران را دوست نمى دارد و هر که پس از ستم [دیدنِ] خود، یارى جوید [و انتقام گیرد] راه [نکوهشى] بر ایشان نیست. راه [نکوهش] تنها بر کسانى است که به مردم ستم مى کنند، و در [روى] زمین به ناحق سر بر مى دارند. آنان عذابى دردناک [در پیش] خواهند داشت و هر که صبر کند و درگذرد، مسلّماً این [خویشتن دارى، حاکى] از اراده قوى [در] کارهاست.
2. 10. مبارزه با ثروت اندوزی
دین اسلام با ثروت اندوزی ثروتمندان مبارزه کرده و به رسیدگی به بینوایان تأکید می ورزد؛ چنان که آمده است:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ کَثیراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فی سَبیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیمٍ * یَوْمَ یُحْمى عَلَیْها فی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ (توبه، 34-35)؛ اى کسانى که ایمان آورده اید، بسیارى از دانشمندان یهود و راهبان، اموال مردم را به ناروا مى خورند، و [آنان را] از راه خدا باز مى دارند، و کسانى که زر و سیم را گنجینه مى کنند و آن را در راه خدا هزینه نمى کنند، ایشان را از عذابى دردناک خبر ده. روزى که آن [گنجینه] ها را در آتش دوزخ بگدازند، و پیشانى و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ کنند [و گویند:] «این است آنچه براى خود اندوختید، پس [کیفر] آنچه را مى اندوختید بچشید.»
تأکید اسلام بر این است که ثروت فقط در دست ثروت مندان نگردد؛ چنان که آمده است:
ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ کَیْ لا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُمْ وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ (حشر، 7)
آنچه خدا از [دارایىِ] ساکنان آن قریه ها عاید پیامبرش گردانید، از آنِ خدا و از آنِ پیامبر [او] و متعلّق به خویشاوندان نزدیک و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است، تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه را فرستاده [او] به شما داد، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت، بازایستید و از خدا پروا بدارید که خدا سخت کیفر است.